تمجید یا ابراز غرور نسبت به داراییها، ویژگیها یا دستاوردهای خود اغلب بیش از حد. بارون مونخهاوزن به قدری بدنام بود که در مورد سوء استفاده های ادعایی خود به عنوان سرباز و شکارچی به گاز کشانده می شد که نام او مترادف با گفتن داستان های بلند شده است.
آیا گاسکون کردن یک کلمه است؟
اسم . عمل فخر فروشی; فحاشی، گازسوز.
Gasconade به چه معناست؟
اسم. فخرفروشی زیادهروی; صحبت های خودستایی.
واژه Monet به چه معناست؟
mōnā، mənā; Fr mne. 1840-1926; Fr. نقاش امپرسیونیست.
چگونه از Gasconading در جمله استفاده می کنید؟
نوبت شما برای گازکشی، Laird of M'Aulay، بسیار شناخته شده است که مردان شرافتمند باید به افتخارات شما توجه کنند. ژولز کنار ملیندا نشست تا دلداری پیدا کند. او برای آنر گریه کرد و پسرش را ستایش کرد و با فخرهای از دست رفته در زمان گیج میکرد. او به خاطر گازکشی زیاد، و علاقه به ویسکی و دیگر چیزهای مادی معروف بود.