: ریشهای خیس را بهطور نامنظم باز یا پراکنده کرد.
چگونه از straggly در جمله استفاده می کنید؟
Straggly در یک جمله ?
- موهای وز شده امیلی گره خورده بود.
- از آنجایی که دارت شنبه خود را صرف چیدن بوته های نازک گذراند، حیاط مرتب و مرتب به نظر می رسد.
- به جز چند اندام پیچ خورده، درخت کاملاً برهنه بود.
مترادف straggly چیست؟
کلمه دیگری برای straggly پیدا کنید. در این صفحه میتوانید 17 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژههای مرتبط برای straggly، مانند: شل، نامنظم، پرسه زدن، پیادهروی، آشفته، درهم ، پراکنده، سرگردان، پراکنده، کشف کنید. سرگردان و دوکی.
آیا Stragly یک کلمه است؟
صفت، strag·gli·er، strag·gli·est. رگبار کردن؛ سر و صدا.
Bedraggled به انگلیسی به چه معناست؟
1: آلوده و لکهدار شده یا گویی در اثر رد شدن در گل و لای. 2: در اثر باران یا گویی در اثر باران خیس و سست شده است. 3: ساختمان های فرسوده.