2024 نویسنده: Elizabeth Oswald | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-13 00:06
صفت
- 1 درک یا درک نشده است. ما در حال ثبت تغییرات عظیمی هستیم که در جلوی چشمانمان رخ می دهد، غیرقابل درک. '…
- 2به دلیل جرم دستگیر نشدم. بعداً، نیکلاس اول به طور مشابه گسترش رعیت به سیبری را ممنوع کرد. هر رعیتی که می توانست بدون دستگیری فرار کند و در سیبری مستقر شود دهقان دولتی می شد. '
آیا ناگرفته یک کلمه است؟
صفت . گرفتار نشد. یک تشبیه تقریبی: استفاده از توری با اندازهگیری x نمیتواند ماهی با اندازه معینی را صید کند، اما این ماهیهای صید نشده دسته مشخصی از ماهیها نیستند.
دستگیری سازمان ملل به چه معناست؟
(ˌʌnæprɪˈhɛndɪd) صفت. درک یا درک نشده است. قانون (یک شخص) که توسط قانون دستگیر نشده است. دستگیر نشد.
چه کلمه ای برای محتاط نبودن؟
احتیاط نیست. بی توجه؛ بی پروا؛ غافل.
قهرمان به چه معناست؟
نادر. با قهرمانی مشخص می شود. به عنوان یک قهرمان تجلیل شد.
توصیه شده:
چگونه املای desigmatize را بنویسیم؟
فعل (مورد استفاده با مفعول)، stig·mat·tized، stig·ma·tiz·ing. برای نشان دادن برخی نشانههای رسوایی یا بدنامی: جنایت پدر کل خانواده را بدنام کرد. علامت گذاری با ننگ یا برند. Desigmatize به چه معناست؟ فعل متعدی.: برای از بین بردن تداعی شرم یا رسوایی از بیماری روانی تحقیرآمیز.
چگونه املای نامفهوم را بیان می کنید؟
فهم یا درک غیرممکن است. نامفهوم قدیمی، کهنه. بی حد و حصر؛ محدود نیست یا قادر به محدود شدن نیست. آیا نامفهوم بودن یک کلمه است؟ adj. فهم غیر ممکن است; نامفهوم. تفاوت بین قابل درک و نامفهوم چیست؟ هنگامی که به عنوان صفت استفاده می شود، قابل درک به معنای قابل درک است، در حالی که نامفهوم به معنای غیر ممکن یا درک بسیار دشوار است.
چگونه املای لغو را بنویسیم؟
a·bol·ish. 1. از بین بردن. تمامش کن؛ annul: رای به لغو مالیات داد. 2. لغو به چه معناست؟ فعل متعدی.: پایان دادن به رعایت یا تأثیر(چیزی مانند قانون): از بین بردن کامل (چیزی): لغو لغو قانون لغو برده داری. معنای مشابه لغو چیست؟ سرکوب، لغو، لغو؛ نابود کردن، محو کردن، خاموش کردن.
چگونه املای antagonisation را بنویسیم؟
v.t. -nized، -niz•ing. 1. باعث خصومت شدن. ساختن دشمن یا مخالف: سخنرانی او با بسیاری از رای دهندگان مخالفت کرد. 2. عمل در مخالفت با; مخالفت کنید. واترلو به چه معناست؟ waterloo • \waw-ter-LOO\ • اسم.: یک شکست یا شکست قاطع یا نهایی. مثالها:
چگونه املای slagged را بنویسیم؟
فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، slagged، slag·ging. تشکیل سرباره؛ تبدیل به یک توده سرباره می شود. معنای از کار افتادن شما چیست؟ عامیانه انگلیسی.: انتقاد شدید از (کسی) شدیداً او اغلب نوازندگان دیگر را سرزنش می کند تا سعی کند خودش را خوب جلوه دهد.