انجام شد. انجام دادن؛ انجام می دهد. تعریف انجام (ورودی 2 از 2) فعل متعدی. 1: برای رسیدن به یک شماره موفق: تکمیل، انجام تکلیف. 2: برای اجرا، اجرای یک طرح.
کلمه دیگر برای اجرا چیست؟
در این صفحه می توانید 21 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی و واژه های مرتبط را برای اجرا پیدا کنید، مانند: کامل، انجام، اجرا، انجام، دستیابی، توقف، موفق، اجرا، انجام دادن، عبور کردن و تجاوز کردن.
اجرا شد یا انجام شد؟
Carry-out (یا حمل و نقل) به غذا یا نوشیدنی هایی اطلاق می شود که از یک رستوران یا مکان دیگری برای مصرف در جای دیگر، معمولاً در خانه، برداشت می شود. … اصطلاح حمل و نقل بر اساس فعل عبارتی kryer است، به معنای واقعی کلمه به معنای حمل چیزی از یک مکان، مانند حمل پیتزا از پیتزا فروشی است.
معنی داشت؟
فعل (با مفعول استفاده می شود)، حمل، حمل، حمل. برای بردن یا پشتیبانی از مکانی به مکان دیگر; انتقال؛ حمل و نقل: او را به مدت یک مایل در آغوش خود حمل کرد. … وسیله انتقال یا انتقال (چیزی یا کسی): باد بادکنک را از دید خارج کرد. باردار بودن: همسرش دوقلو دارد.
از طریق معنا انجام می شود؟
(چیزی را از طریق خود حمل کنید) برای تکمیل کاری که برنامه ریزی شده بود، اغلب با وجود مشکلات یا مخالفت ها. این کار سختی است و ما برای انجام آن به شما متکی هستیمتمام شد.