و این ما را به سال 1946 بازمی گرداند: سالی که هلن کلر خودش یک هواپیما را خلبانی کرد. … یک مربی پرواز به او در هنگام برخاستن و فرود کمک کرد و هنگامی که هواپیما در ارتفاع ۲۶۰۰ فوتی (حدود ۷۹۲ متری) تراز شد، کنترل‌ها را به او تحویل داد.
آیا هلن کلر بینایی خود را بازیابی کرد؟
خوشبختانه، روش های جراحی به او اجازه داد بینایی خود را باز یابد، اما نابینایی هلن دائمی بود. او به کسی نیاز داشت که در طول زندگی به او کمک کند، کسی که به او بیاموزد که نابینایی پایان راه نیست. آنه هلن را با تکنیک های مختلفی که برای آموزش املا به او طراحی شده بود، آموزش داد.
اولین کلمه هلن کلر چه بود؟
اگرچه او هیچ دانشی از زبان نوشتاری نداشت و فقط مه‌ترین خاطرات زبان گفتاری را داشت، هلن اولین کلمه خود را در عرض چند روز یاد گرفت: "آب." کلر بعداً این تجربه را توضیح داد: "آن موقع می دانستم که "w-a-t-e-r" به معنای چیز فوق العاده جالبی است که روی دست من جاری است.
آیا هلن کلر واقعاً می تواند صحبت کند؟
همانطور که هلن یک زن جوان شد، با استفاده از املای انگشتی با هر کسی که می خواست با او ارتباط برقرار کند و املای انگشت را می فهمید ارتباط برقرار می کرد. هلن کلر سرانجام یاد گرفت که صحبت کند. هلن کلر از یک بیماری، شاید مخملک یا مننژیت، ناشنوا و نابینا شد.
آیا هلن کلر کاملا ناشنوا بود؟
هلن کلر تا یک سال و نیم سالگی مانند هر کودک دیگری بود. اوبسیار فعال بود … سپس، نوزده ماه پس از تولد، هلن به شدت بیمار شد. این یک بیماری عجیب بود که او را کاملا نابینا و ناشنوا کرد.
