نمونههایی از درخشنده در یک جمله زمینها پر از گل بودند. او با لباس شب سبزش درخشان به نظر می رسید.
چگونه از splentent در یک جمله ساده استفاده می کنید؟
داشتن زیبایی و شکوه عالی
- ملکه درخشنده با جواهرات بود.
- او درخشنده در لباس ابریشمی به نظر می رسید.
- او نگاهی اجمالی به سونیا، درخشنده در لباس ابریشمی قرمز انداخت.
- بسی، درخشنده با مخمل آبی سلطنتی، کنار میز معلق بود.
- خانم ها با لباس مجلسی و لباس های کوکتل درخشنده به نظر می رسیدند.
آیا یک شخص می تواند درخشان باشد؟
splendent افزودن به لیست اشتراک گذاری. کسی یا چیزی که درخشنده است، زیبایی عالی دارد و دیدن آن لذت بخش است. او آنجا بود، در پای پلهها، با لباس و جواهراتش درخشان.» وقتی افراد یا اشیاء با شکوه هستند، خیره کننده، باشکوه، باشکوه یا دوست داشتنی هستند.
Splendent به چه معناست فرهنگ لغت؟
صفت. درخشش درخشان; درخشان پر زرق و برق: نیروهای درخشنده در لباس های سفید. فضایل درخشان.
جمله مثالی چیست؟
[M] [T] او به او توصیه کرد که با یک وکیل ملاقات کند، بنابراین اورا انجام داد. [M] [T] او اکنون او را بیشتر از قبل دوست دارد. [M] [T] برای ماشین قدیمی شما چقدر به شما دادند؟ [M] [T] مثل روز قبل من را ناامید نکن.