آنها در برابر هوسهای طبیعت مقاومت کردند و شاهدان گنگ تغییر زمان ماندند. جبهه دلاور ما در برابر آتش سنگین تفنگها و توپهای متمرکز بر آن بی وقفه ایستادگی کرد. بارها و بارها در برابر آشفتگی کامل درونم مقاومت کرده بودم و مدام از خودم می پرسیدم چرا اینقدر زشت و غیرجذاب هستم.
جمله برای تحمل چیست؟
مثال جمله با مقاومت. آتن به تنهایی با موفقیت در برابر آنها ایستادگی کرده بود. پیتر بارها در برابر او ایستادگی کرد.
چگونه از tostood استفاده می کنید؟
در یک جمله ایستاده؟
- درختان در برابر طوفان مقاومت کردند، حتی اگر بادها بسیار شدید بودند.
- بیشتر فکر می کردند این زوج طلاق خواهند گرفت، اما ازدواج آنها در آزمون زمان مقاومت کرده است.
- این فلز در اولین آزمایش استحکام مقاومت کرد اما در طول آزمایش دوم فرو ریخت.
تعریف ایستادگی چیست؟
فعل متعدی. 1a: ایستادگی در برابر: مخالفت با عزم راسخ به ویژه: مقاومت با موفقیت.
چگونه از بین نسلی در جمله استفاده می کنید؟
1. فشار زندگی بین نسلی با تفاوت های آب و هوایی ترکیب می شود. 2. مبارزه بر سر تقویم نیز یک مبارزه بین نسلی است.