ارتباطات زنده، مؤثر یا متقاعدکننده در گفتار یا اجرای هنری: فن بیان، فصاحت، فصاحت، بیان، رسا، بیان، ظرافت.
Articulacy به چه معناست؟
عمدتاً بریتانیایی.: کیفیت یا حالت بیان. مترادف و متضاد جملات مثال درباره بیان بیشتر بیاموزید.
چگونه تلفظ می کنید؟
فعل (مورد استفاده با مفعول)، ar·tic·ul·lat·ed، ar·tic·u·lat·ing. واضح و مشخص بیان کردن؛ با وضوح تلفظ کنید آواشناسی برای ایجاد حرکات و تنظیمات اندام های گفتاری لازم برای بیان (صدای گفتار). به وضوح یا تمایز دادن به: بیان یک شکل. برای بیان یک ایده.
آیا Rottingly یک کلمه است؟
زوال اخلاقی؛ تبدیل شدن به منحط.
مترادف فصاحت چیست؟
در این صفحه می توانید 57 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژه های مرتبط برای فصاحت را کشف کنید، مانند: فصاحت، خطابه، بیان، بیان، بیان، گفتار، بیان ، تجدید نظر، دیکشنری، بیان و تحویل.