1: شخصی که تحت حمایت یک ارباب فئودال است که به او ادای احترام کرده است و وفاداری: مستأجر فئودال. 2: یکی در موقعیت تابع یا تابع. کلمات دیگر از vassal جملات مثال درباره vassal بیشتر بدانید.
واسال بودن به چه معناست؟
واسال، در جامعه فئودالی، یک نفر در ازای خدماتی که به یک ارباب ارائه می کرد، با یک فیف سرمایه گذاری می کرد. برخی از رعیت ها فیود نداشتند و در دربار ارباب خود به عنوان شوالیه های خانگی او زندگی می کردند. برخی از دست نشاندگانی که فیف های خود را مستقیماً از تاج می گرفتند مستأجر بودند و مهمترین گروه فئودالی، بارون ها را تشکیل می دادند.
آیا رعیت برده اند؟
کسی که رابطه ای مشابه با مافوق دارد. یک موضوع، تابع، پیرو یا نگهدارنده. یک خدمتکار یا برده. از، مربوط به، یا ویژگی یک رعیت.
واسال در جمله چیست؟
کسی که یک فیف در دست دارد. شخصی که مدیون وفاداری و خدمت به یک فئودال است. 1. ولز در آن زمان پادشاهی تابعه بود. … خداوند از رعیت خود محافظت کرد و به او پاداش داد. رعیت سوگند یاد کرد که به ارباب خود خدمت کند.
چه کسی به عنوان رعیت شناخته می شد؟
در چارچوب سیستم فئودالی در اروپای قرون وسطی، رعیت رعیت یا جانشین، فردی است که در قبال یک ارباب یا پادشاه دارای تعهد متقابل است. این تعهدات اغلب شامل حمایت نظامی توسط شوالیهها در ازای امتیازات خاص، معمولاً شامل زمینی است که به عنوان مستاجر یا فیوف نگهداری میشود.