برخی از مترادف های رایج اختلال عبارتند از آسیب، آسیب، صدمه، جراحت، و mar.
مترادف خوب برای اختلال چیست؟
در این صفحه می توانید 25 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژه های مرتبط برای اختلال، مانند: شکستگی، ناتوانی، آسیب، ناتوانی، آسیب، معلولیت، تخریب را پیدا کنید. ، خرابی، کمک، تلقیح و یبوست.
بهترین متضاد برای اختلال چیست؟
متضاد برای اختلال
- assist.
- بهبود.
- بزرگنمایی.
- درمان.
- کمک.
- نیروبخش.
- افزایش.
- رشد.
واژه اختلال به چه معناست؟
فعل متعدی.: کاهش عملکرد، توانایی یا کیفیت: تضعیف یا بدتر شدن تقریباً 100 سال است که مشخص شده است که حافظه با آسیب دو طرفه به هر یک از دو ناحیه مغز مختل می شود …-
معنای بدکردن یک نفر چیست؟
فعل متعدی. 1: آسیب رساندن (مثل زیبایی) با جراحات عمیق و مداوم، صورتی که توسط آبله تغییر شکل یافته است. 2 منسوخ: مبدل کردن.