چنین چیزهایی را می توان به صورت تکه تکه توصیف کرد. به عنوان یک فعل، fragment می تواند به معنای قطعه قطعه شدن یا از هم پاشیدن باشد، مانند امپراتوری که پس از مرگ امپراتور به چند حالت تقسیم شد. چنین امپراتوری را می توان به عنوان تکه تکه توصیف کرد.
آیا قطعه یک اسم است یا فعل؟
: قسمتی شکسته، جدا شده یا ناقص ظرف به صورت تکه تکه روی زمین افتاده بود. fragment . فعل. قطعه · قطعه | / ˈfrag-ˌment / تکه تکه شده تکه تکه شدن؛ قطعات.
شکل اسمی تکه تکه شده چیست؟
تکه شدن. عمل تکه تکه شدن یا چیزی تکه تکه شدن; تجزیه فرآیندی که طی آن قطعات یک بمب در حال انفجار پراکنده می شوند. (محاسبات) تجزیه و پراکندگی یک فایل در مناطق غیر پیوسته یک دیسک.
کلمه تکه تکه به چه معناست؟
1: شکسته شده یا به بخشهای مجزا تقسیم شده است گروه زبانی پراکنده دیگر خانواده اتریشیا است که رایجترین زبانهای آن ویتنامی و کامبوجی هستند.-
چه نوع کلمه ای قطعه است؟
fragment افزودن به لیست اشتراک گذاری. قطعه قطعه کوچکی است که از یک کل بزرگتر بیرون آمده است و تکه تکه شدن یعنی شکستن. اگر معلمتان روی کاغذتان «frag» بنویسد، یک جمله ناقص دارید. قطعه، به معنای "یک خرده کوچک و شکننده" ابتدا به صورت اسم و بعداً به صورت فعل ظاهر شد.