مثال جمله زیر لب
- پیر چند نفرین زمزمه کرد. …
- "امشب می بینمت" در حالی که به سمت در می رفت زیر لب زمزمه کرد. …
- لیدیا زمزمه کرد، اسلحه اش را بالا برد. …
- جانی لعنتی زمزمه کرد و صاف شد. …
- "او است" هاوی زمزمه کرد، صدایش به سختی قابل شنیدن بود. …
- او زمزمه کرد که او در اتاق کناری است.
جمله خوب برای سپاسگزاری چیست؟
با سپاسگزاری او با سپاسگزاری به آنها لبخند زد. سپاسگزاری (به کسی) (برای چیزی) من می خواهم از همه برای زحماتشان تشکر کنم. احساس عمیقی از او دارم. در قدردانی برای چیزی به او هدیه ای برای قدردانی از خدمات طولانی خود اهدا شد.
Mumble در یک جمله به چه معناست؟
آهسته و به گونه ای صحبت کردن که واضح نیست به طوری که درک کلمات دشوار باشد: [+ سخنرانی] او زمزمه کرد "متاسفم".
جمله Mutter چیست؟
نمونه هایی از زمزمه در یک جمله
او با عصبانیت چیزی درباره بدشانسی خود زمزمه کرد. نشست و مشغول تمرین گفتارش بود و با خودش غر می زد. برخی از کارمندان در مورد تغییرات در طرح بازنشستگی غر می زنند.
جمله برای تمسخر چیست؟
(1) او نسبت به والدین طبقه کارگر خود احساس تحقیر کرد. (2) هنرمند با تمسخر به او نگاه کرد. (3) او بیش از همه خود را محفوظ داشتتحقیر خشک برای خبرنگاران (4) او با تمسخر به من نگاه کرد.