1. تاثیر با فلج. باعث فلج شدن شود. 2. ناتوان کردن از حرکت یا عمل: فلج شدن از ترس.
آیا فلج یک کلمه است؟
فعل (با مفعول استفاده می شود)، par·a·lyzed، par·a·lyz·ing. در اثر فلج. برای رساندن وضعیت توقف درمانده، عدم فعالیت یا ناتوانی در عمل: اعتصاب ارتباطات را فلج کرد.
کلمه پیرولیز به چه معناست؟
پیرولیز تجزیه ترموشیمیایی مواد آلی در دماهای بالا درعدم وجود اکسیژن (یا هر هالوژن) است.
چرا فلج یعنی؟
فلج از دست دادن قدرت و کنترل روی یک عضله یا گروهی از عضلات در قسمتی از بدن است. بیشتر اوقات، این به دلیل مشکلی در خود عضلات نیست. این به احتمال زیاد به دلیل وجود مشکل در جایی در امتداد زنجیره سلول های عصبی است که از قسمت بدن به مغز شما می رسد و دوباره برمی گردد.
چه معنایی دارد کسی را وادار کند؟
1: برای نگه داشتن بی حرکت یا انگار با سوراخ کردن او متحیر از نگاه او ایستاده بود. 2: سوراخ کردن با یا گویی با یک سلاح نوک تیز: چنگ زدن.