تعریف mamaguy در فرهنگ لغت انگلیسی تعریف mamaguy در فرهنگ لغت عبارت است از فریب دادن یا اذیت کردن، چه به شوخی یا با چاپلوسی فریبکارانه. تعاریف دیگر ماماگوی نمونه ای از چنین فریبکاری یا چاپلوسی است.
Mamaguy به اسپانیایی به چه معناست؟
در یک بهروزرسانی توییتر در روز شنبه ۱۱ اوت، آکسفورد «mamaguy» را بهعنوان یک فعل فهرست کرد، به معنای «فریب دادن کسی، بهویژه با چاپلوسی یا دروغ». با این حال بسیاری از Trinis ممکن است ندانند که این کلمه در اصل اسپانیایی است که از عبارت اسپانیایی "mamar gallo" به معنای "از میمون درست کردن" گرفته شده است.
چگونه از Mamaguy در جمله استفاده می کنید؟
سعی کنید (کسی را) به ویژه با چاپلوسی یا دروغگویی فریب دهید. "اصلاً سعی نکنید من را مغرور کنید! " "اگر در مورد فعالیت های من به عنوان یک سیاستمدار، مددکار اجتماعی یا به عنوان یک وکیل صحبت می کنید، من به جادو کردن افراد اعتقادی ندارم.
آیا همه یک کلمه انگلیسی است؟
همه به عنوان یک تعیین کننده
همه به معنای «هر یک»، «تعداد کامل یا مقدار» یا «کل» است. ما اغلب از آن به عنوان تعیین کننده استفاده می کنیم. می توانیم بعد از آن از یک اسم قابل شمارش یا یک اسم غیرقابل شمارش استفاده کنیم: همه دوستان من در دانشگاه نیستند.
پیکونگ چیست؟
Picong یا Piquant طنز خنده دار خفیف است، معمولاً به هزینه شخص دیگری. این روشی است که در آن سرخپوستان غربی (به ویژه آنهایی که در کارائیب شرقی هستند) یکدیگر را به شیوه ای دوستانه مسخره می کنند، سرزنش می کنند.