اسم همچنین کمین·ماند. عمل یا نمونه ای از دروغگویی پنهان به طوری که غافلگیرانه حمله کند: بزرگراهان در نزدیکی جاده در کمین منتظر بودند. عمل یا نمونه ای از حمله غیرمنتظره از یک موقعیت پنهان.
آیا کمین یک کلمه است؟
کمینه معنی
(منسوخ) کمین.
پیوند به چه معناست؟
1a: بسته شده توسط یا گویی توسط یک باند: میز محصور-محصول. b: به احتمال زیاد: مطمئناً به زودی باران خواهد آمد. 2: تحت محدودیت یا تعهد قانونی یا اخلاقی قرار گرفته است: موظف به تکلیف. 3 از یک کتاب: با طناب، نوار، یا چسب چرمی بر روی جلد محکم می شود. 4: مصمم، مصمم بود و مصمم بود که … خود را داشته باشد
چگونه از کمین استفاده می کنید؟
مثال جمله کمین
- او کمین را خیلی قبل از آمدن حس کرد. …
- برادی پس از فرار باریک از کمین عرق کرده و بی حوصله، اصرار خود را برای ضربه زدن به فدرال در حال بررسی میکرو بردی به آرامی مهار کرد. …
- ناتاشا، خیلی ساکت، از کمینش بیرون نگاه کرد و منتظر بود ببیند چه خواهد کرد.
smitten به چه معناست؟
1: عمیقاً تحت تأثیر یا تحت تأثیر احساسات شدید جاذبه، محبت یا شیفتگی قرار گرفته است. تاتیانا با اونگین کتک خورده و در نامه ای به او عشق خود را اعلام می کند.-