"Flyblown" منشأ خود را در تصویر بسیار ناخوشایند قربانی یک مگس پرنده دارد، و از این معنای تحت اللفظی است که حواس مشترک بیشتر می آید. عباراتی مانند "کلبه flyblown" و "flyblown restaurant" همچنان وجود واقعی مگس ها را نشان می دهد، اگر نه لزوماً پیش سازهای جنینی آنها.
آیا Flyblown یک کلمه است؟
flyblown در انگلیسی آمریکایی
فرهنگ، تیره، بی اعتبار، و غیره
Flyblown چه بخشی از گفتار است؟
FLYBLOWN (صفت) تعریف و مترادف | دیکشنری مک میلان.
مترادف Flyblown چیست؟
مترادف: sordid، کثیف کثیف، کثیف، ناپاک.
گوشت مگس چیست؟
فعل (با مفعول استفاده می شود)، fly·blow, fly·blown, fly·blow·ing. قرار دادن تخمها یا لاروها روی (گوشت یا مواد غذایی دیگر). اسم. یکی از تخمها یا لاروهای جوان مگس بادکن که روی گوشت یا مواد غذایی دیگر رسوب کرده است.