صفت. ساخته شده به گونه ای که قابل جابجایی باشد; قابل حمل، پیش ساخته یا مدولار: واحدهای کلاس درس قابل جابجایی. کامپیوترها.
وقتی جابه جا می شوید به چه معناست؟
: برای مکان یابی مجدد: مکان جدیدی را ایجاد یا قرار دهید. فعل لازم.: به انتقال به مکان جدید. کلمات دیگر از relocate مترادف جملات مثال درباره جابجایی بیشتر بیاموزید.
از قابلیت جابجایی برنامه چه می فهمید؟
اسم. 1. برنامه relocatable - برنامه ای که می تواند در قسمت های مختلف حافظه در زمان های مختلف قرار گیرد. برنامه کامپیوتری، برنامه کامپیوتری، برنامه، برنامه - (علوم کامپیوتر) یک دنباله ای از دستورالعمل هایی که یک کامپیوتر می تواند تفسیر و اجرا کند; "برنامه به چند صد خط کد نیاز داشت"
کلمه دیگری برای جابجایی چیست؟
در این صفحه می توانید 12 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی و واژه های مرتبط را برای جابجایی پیدا کنید، مانند: انتقال، انتقال به داخل، حرکت به عقب، تخلیه، حذف، توسعه مجدد، جابجایی، مکان یابی مجدد، عقب نشینی و جابجایی.
چگونه از کلمه relocate استفاده می کنید؟
انتقال یا استقرار در یک مکان جدید
- اگر شرکت بخواهد جابهجا شود، بیشتر کارمندان نقل مکان میکنند.
- برخی تمایلی به نقل مکان نداشتند.
- شرکت قرار است دفتر مرکزی خود را در Midlands تغییر مکان دهد.
- آنها خود را مجبور به نقل مکان یافتند.
- ممکن است شرکت مجبور شود از نیویورک به استنفورد نقل مکان کند.