اگر می گویید یک نفر، به خصوص یک کودک، انگشت شمار است، منظورتان این است که کنترل او دشوار است. [غیررسمی] زارا گاهی اوقات می تواند انگشت شمار باشد. مترادف: مزاحم، آزار، آفت، درد در گردن [غیررسمی] مترادف بیشتر مشت.
یک مشت بودن به چه معناست؟
1: به اندازه یا به اندازه ای که دست می گیرد. 2: مقدار کمی یا تعداد انگشت شماری از افراد. 3: تا جایی که میتوان بچهها را مدیریت کرد، تعداد انگشت شماری هستند.
آیا چیزی می تواند انگشت شمار باشد؟
اسم مشت (AMOUNT)
مقدار چیزی که می توان در یک دست نگه داشت: یک مشت سکه از جیبش بیرون آورد. دستگاه قهوه ناگهان مشتی سکه بیرون ریخت.
چگونه از یک مشت استفاده می کنید؟
مثال جمله مشتی
- چرا یک مشت خاک برمیدارید؟ …
- یک مشت کلوچه برداشت و رفت. …
- خندید و یک مشت آب دیگر نوشید. …
- او آن را روی تخت انداخت و یک مشت لباس برداشت و سپس آنها را داخل کرد.
می توانیم بگوییم یک مشت آدم؟
Handful یک عدد یا کمیت کوچک و نامشخص است. وقتی عدد قبل از "الف" باشد، جمع است و فعل جمع می گیرد. تعداد تعداد انگشت شماریوجود دارد. یک مشت ماسه در سطل است.