: شخصی که چیزی را به همراه یک یا چند نفر دیگر سازماندهی می کند.
آیا co Organized یک کلمه است؟
co-or·gan·ised.
سازماندهی در یک فرد به چه معناست؟
اگر چیزی سازماندهی شده است، به روشی منظم و منظم مرتب شده است. … اگر فردی منظم هستید، میز خود را تمیز نگه می دارید، خانه شما مرتب است، و پیگیری می کنید که چه کاری و چه زمانی باید انجام دهید. اگر عضو اتحادیه کارگران سیرک هستید، بخشی از جنبش کارگری سازمان یافته هستید.
تعریف ساده سازماندهی چیست؟
: ترتیب و برنامه ریزی (یک رویداد یا فعالیت): ترتیب دادن یا سفارش دادن به چیزهایی که بتوان آنها را به راحتی و به سرعت پیدا کرد یا استفاده کرد: برای قرار دادن چیزها در یک مکان خاص ترتیب یا سفارش: جمع کردن (افراد) در یک گروه که با هم روی چیزی کار می کنند.
این کلمه سازماندهی شده چیست؟
صفت. وابسته به یک سازمان، به ویژه یک اتحادیه: کارگران بارانداز سازمان یافته. داشتن یک سازمان یا ساختار رسمی، به ویژه برای هماهنگی یا انجام فعالیت های گسترده: پزشکی سازمان یافته. جنایت سازمان یافته.