(قابل شمارش) عمل یا فرآیند افسون زدایی یا رهایی از یک باور نادرست. (غیرقابل شمارش) حالت داشتن یا فرآیند رهایی از باورهای نادرست.
شکل اسمی دلسرد چیست؟
/ˌdɪsɪˈluːʒnmənt/ (همچنین سرخوردگی) [بی شمارش، مفرد] سرخوردگی (از چیزی) حالت سرخوردگی مترادف سرخوردگی..
آیا دلسرد می تواند یک فعل باشد؟
برای از بین بردن اعتقاد یا نظر خوب کسی در مورد کسی یا چیزی که از آن متنفرم تا شما را ناامید کنم، اما همه به اندازه شما صادق نیستند.
آیا دلسرد یک کلمه است؟
: رهایی از توهم همچنین: باعث از دست دادن ایمان و اعتماد ساده لوحانه این شغل او را از کار در خرده فروشی ناامید کرد.
چه نوع کلمه ای سرخورده است؟
تا رهایی یا محروم از توهم، اعتقاد، آرمان گرایی و غیره؛ افسون کردن رهایی یا رهایی از توهم یا اعتقاد. افسون.