دوآلیسم را میتوان به افلاطون و ارسطو
و همچنین به مکاتب اولیه سانکیا و یوگا در فلسفه هندو ردیابی کرد. جهان بینی و آموزه های هندوئیسم که در هند باستان ظهور کرد. اینها شامل شش سیستم (shad-darśana) - Sankhya، Yoga، Nyaya، Vaisheshika، Mimamsa و Vedanta است. در سنت هندی، کلمه ای که برای فلسفه به کار می رود دارشانا است. https://en.wikipedia.org › ویکی › فلسفه_هندو
فلسفه هندو - ویکی پدیا
. افلاطون برای اولین بار نظریه معروف خود را در مورد اشکال، جوهرهای متمایز و غیر مادی که اشیاء و سایر پدیده هایی که ما در جهان درک می کنیم، جز سایه های صرف نیستند، فرموله کرد.
چه کسی به ثنویت اعتقاد داشت؟
مسئله مدرن رابطه ذهن با بدن از اندیشه فیلسوف فرانسوی قرن هفدهم و ریاضیدان رنه دکارت سرچشمه می گیرد که به ثنویت فرمول کلاسیک آن را داد.
آیا ارسطو دوگانه بود؟
یکی از مشکلات ثنویت افلاطون این بود که، اگرچه او از روح به عنوان زندانی در بدن صحبت می کند، هیچ گزارش روشنی از آنچه که یک روح خاص را به بدن خاصی متصل می کند وجود ندارد. تفاوت ماهیت آنها این اتحادیه را به یک راز تبدیل می کند. ارسطو به اشکال افلاطونی که مستقل از مصادیق آنها وجود دارد اعتقاد نداشت.
از میان این فیلسوفان چه کسی دوگانه گرا بود؟
دوآلیسم ارتباط نزدیکی بافکر رنه دکارت (1641)، که معتقد است ذهن یک جوهره غیرفیزیکی و بنابراین غیر مکانی است. دکارت به وضوح ذهن را با آگاهی و خودآگاهی یکی دانست و آن را از مغز به عنوان جایگاه هوش متمایز کرد.
آیا ارسطو یک دوگانه گرا بود یا مونیست؟
ارسطو روح را نه به عنوان آگاه، بلکه به عنوان "محل اشکال" توصیف می کند و روح را با سایر موجودات فردی (مثلاً بدن) متفاوت می کند. به نظر میرسد که این نامگذاری ارسطو را به عنوان یک دوئالیست ضعیف صلاحیت میکند، زیرا به نظر میرسد که روح از چارچوب فیزیکالیسم مونیستیک او خارج میشود.