2024 نویسنده: Elizabeth Oswald | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-13 00:06
1. پیش بینی کننده اسم. کسی که آینده را پیش بینی می کند (معمولاً بر اساس دانش خاص).
آیا پیشگو یک کلمه واقعی است؟
prognos·ti·cate
پیشبینی بر اساس نشانهها یا نشانههای موجود; پیشگویی مترادف ها را در پیش بینی ببینید. 2. پیش بینی کردن; پیشبینی میکند: نوسازی شهری که یک رنسانس اجتماعی و فرهنگی را پیشبینی میکند.
پیشگوش به چه معناست؟
پیشبینی یا پیشبینی (چیزی در آینده) از نشانهها یا نشانههای فعلی؛ پیشگویی. پیش بینی کردن پیشگویی: پرندگانی که بهار را پیش بینی می کنند. فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، prog·nosti·cat·ed، prog·nos·ti·cat·ing. برای انجام یک پیش بینی؛ پیشگویی کنید.
مترادف کلمه پیشگو چیست؟
در این صفحه می توانید 9 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژه های مرتبط برای پیشگو پیدا کنید، مانند: augur، الهی، پیشگو، پیشگو، پیشگو، پیشگو، پیشگو ، پیشگو و پیامبر.
پیشبینی آب و هوا چیست؟
کسی که رویدادها یا تحولات آینده را پیش بینی می کند. یکی از بهترین پیش بینی کننده ها در تجارت آب و هوا.
توصیه شده:
آیا چنین کلمه ای به عنوان unrequired وجود دارد؟
لازم نیست: ناگزیر، غیر ضروری، بی نیاز، غیر ضروری، ناخواسته، غیر ضروری، غیر ضروری، غیر ضروری. فلش کارت و نشانک ? معنای غیر ضروری چیست؟ تعریف "غیر ضروری" 1. درخواست، جستجو یا درخواست نشد. 2. ضروری نیست. غیر ضروری. چگونه املای غیر ضروری را می نویسید؟ لازم نیست 1 نادر از شخصی:
آیا کلمه ای به عنوان پیش فرض وجود دارد؟
فعل (به همراه مفعول استفاده می شود)، پیش فرض· فرض، پیش فرض· فرض. پیش فرض یا فرض کردن; پیشاپیش خود را مسلم فرض کنید. چگونه چیزی را فرض می کنید؟ پیش فرض گرفتن است که چیزی را به عنوان یک داده شده در نظر بگیرید; پیش فرض مانند فرض کردن است.
آیا کلمه ای به عنوان مشاوره وجود دارد؟
از، دادن، یا حاوی توصیه: نامه مشاوره از یک کارگزار بورس. داشتن قدرت یا وظیفه مشاوره: شورای مشورتی. اسم، جمع ad·vi·so·ries. آیا مشاوره به معنی است؟ یک توصیه اعلانیه ای است که اغلب یک هشدار می دهد، مانند توصیه آب و هوا در مورد کولاک. … مشاوره نوعی توصیه خاص و معمولاً مهم است، مانند اعلام وضعیت بد آب و هوا یا تهدید تروریستی.
آیا کلمه ای به عنوان دلپذیر وجود دارد؟
قادر به آرام شدن یا آرام شدن متضاد Appeasable چیست؟ صفت appeasable. متضادها: unappeasable، غیر قابل تحسین. مترادف: آرام پذیر، آرام بخش، بخشنده. دلجویی از مردم به چه معناست؟ 1: آرامش، به ویژه آشتی دادن: امتیاز دادن به (کسی، مانند یک متجاوز یا منتقد) اغلب به قربانی کردن اصول، دیکتاتور را با پذیرش خواسته هایش مماشات می کرد.
آیا واژهای بهعنوان نازترین کلمه وجود دارد؟
1. غرغر کرد؛ بدشکل. آ. با حرکت خشونت آمیز مشخص می شود. قدرتمند یا متلاطم: امواج خروشان. آیا نازک است یا غمگین؟ "narly" یک کلمه انگلیسی نیست. این غلط املایی کلمه "gnarly" است. شما حرف "g" را در کلمه نمی گویید، بنابراین در غلط املایی اغلب حذف می شود.