در آخر من پشتون بودم و او هزاره؟

فهرست مطالب:

در آخر من پشتون بودم و او هزاره؟
در آخر من پشتون بودم و او هزاره؟
Anonim

دین هم نیست. در نهایت، من پشتون بودم و او هزاره، من سنی بودم و او شیعه، و هیچ چیز این را تغییر نمی داد. هیچ چی. … وقتی امیر می گوید که «بر تاریخ آسان نیست غلبه کرد» و «دین هم نیست»، در مورد شکاف هایی که دین و تاریخ می توانند ایجاد کنند، بیان می کند.

آیا امیر پشتون هزاره است؟

امیر و آصف پسر پشتون، اکثریت نژاد و قوم در افغانستان است. در همین حال، حسن یک هزاره، از قومیت و نژاد اقلیت در افغانستان است. هزاره ها به دلیل ظاهر بدنی، اعتقادات مذهبی و موقعیت اجتماعی شان به عنوان پست ترین نژاد به شمار می روند.

هزاره در بادبادک باز کیست؟

هزاره ها گروه کوچکی در قلمرو مرکزی دولت افغانستان بودند که گمان می رفت از نژاد مغولی باشند و به قول امیر: «آنها مغول بودند و ظاهری شبیه به آنها داشتند. کمی شبیه مردم چین است.» [16].

آیا آصف هزاره است؟

خواننده ابتدا با آصف به عنوان یک کودک خشن و نژادپرست آشنا می شود که قدرت اجتماعی خود را از هویت اقتصادی و قومی خود می گیرد و می خواهد کشورش را از شر همه هزاره ها خلاص کند. … آصف بالغ یک رهبر طالبان می شود و به پذیرفتن شرورانه ترین و متعصبانه ترین عقاید افغانستان ادامه می دهد و در نهایت نژادپرستی و سوء استفاده را نشان می دهد.

چه کسی می گوید پسری که از خود دفاع نمی کند، مردی می شود که نمی تواند در مقابل هیچ چیز بایستد؟

«پسری که نمی خواهدبرای خودش بایستد، مردی می شود که نمی تواند در مقابل هیچ چیز بایستد.» بابا این سخنان را به رحیم خان می گوید در حالی که او در مورد امیر در پایان فصل سوم صحبت می کند و این نقل قول ویژگی های مهمی را در امیر و بابا آشکار می کند.

توصیه شده: