می گویید نظارت یا نظارت؟

فهرست مطالب:

می گویید نظارت یا نظارت؟
می گویید نظارت یا نظارت؟
Anonim

فعل (با مفعول استفاده می شود)، o·ver·saw، o·ver·seen، o·over·see·ing. هدایت کردن (کار یا کارگران)؛ نظارت؛ مدیریت: او برای نظارت بر خدمه ساخت و ساز استخدام شد. دیدن یا مشاهده مخفیانه یا ناخواسته: به طور اتفاقی بر سارق که از محل خارج می شد نظارت کردیم. او در سرقت نامه ها نظارت می شد.

نظارت یا نظارت کدام صحیح است؟

پاسخ

BizWritingTip: "نظارت کردن" یک فعل است و به معنای "نظارت کردن" است. زمان گذشته "نظارت است." است.

اصطلاح دیگر برای نظارت چیست؟

هدایت، مدیریت، اداره شده، ریاست (بیشتر)، دوید.

وقتی بر چیزی نظارت می شود به چه معناست؟

فعل متعدی. 1: نظرسنجی، تماشا کنید از خانه بالای تپه او می تواند بر رودخانه زیر نظارت کند. 2a: بازرسی، بررسی نظارت بر همه ماشین آلات جدید. ب: مراقبت و هدایت (یک تعهد، گروهی از کارگران و غیره)

چگونه از overseen استفاده می کنید؟

مثال جمله نظارت

  1. او آنها را تماشا می کرد و زمانی را به یاد می آورد که بر آموزش همه جنگجویان جاویدان نظارت می کرد. …
  2. یک شانزده هزار تیر شعله ور باورنکردنی توسط تیمی تحت نظارت ناظر جلوه های ویژه نیل کوربولد به پرواز درآمد.

توصیه شده:

مقالات جالب
برای روشنگری؟
ادامه مطلب

برای روشنگری؟

روشن کردن کسی یعنی چیزی را به وضوح برای او توضیح دادن. اگر دوست شما رفتار عجیبی دارد اما اصرار دارد که دلیلی برای آن دارد، می توانید از او بخواهید که شما را روشن کند. روشنگری از این استعاره سرچشمه می گیرد که جهل حالتی از "در تاریکی"

آیا ferris bueller ferrari واقعی بود؟
ادامه مطلب

آیا ferris bueller ferrari واقعی بود؟

یک فراری نمادین مورد استفاده در روز تعطیلی Ferris Bueller قرار است به بازار عرضه شود. 250 GT کالیفرنیا اسپایدر یکی از سه ماکتی بود که برای کلاسیک کالت سال 1986 با بازی متیو برودریک ساخته شد. … در حالی که سه کپی از مودنا در طول فیلم رانده شد، یک فراری واقعی برای نماهای نزدیک استفاده شد.

چه باکرام در انگلیسی؟
ادامه مطلب

چه باکرام در انگلیسی؟

(ورودی 1 از 3) 1: پارچه‌ای از جنس پنبه یا کتانی با اندازه‌های بسیار سفت و سفت که ازبرای خط‌کشی در لباس‌ها، سفت‌کردن میلینر و صحافی کتاب استفاده می‌شود. 2 قدیمی: سفتی، سفتی. به انگلیسی چه می گویید buckram؟ Buckram یک پارچه پنبه ای سفت (گاهی اوقات کتان یا موی اسب) است با بافتی شل، اغلب موسلین.