1: برای تشکیل، سپرده گذاری یا ترتیب در طبقات. 2a: تقسیم یا ترتیب دادن به طبقات، کاست ها یا اقشار اجتماعی. b: برای تقسیم به یک سری وضعیت های درجه بندی شده. فعل ناگذر.
کلمه دیگری برای طبقه بندی چیست؟
در این صفحه می توانید 11 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی و کلمات مرتبط را برای طبقه بندی پیدا کنید، مانند: لایه، چینه شکل، پوسته پوسته، رتبه بندی، پوسته پوسته، چند لایه، سنگفرش ، بستری، با کلاس، درجه بندی شده و بدون طبقه.
اگر چیزی بسیار طبقه بندی شده باشد به چه معناست؟
صفت. جامعه طبقه بندی شده جامعه ای است که به طبقات یا لایه های اجتماعی مختلف تقسیم می شود. [رسمی] …یک جامعه بسیار طبقهبندی شده، نابرابر و تقسیم طبقاتی.
آیا طبقه بندی شده به معنای لایه های زیاد است؟
طبقه بندی افزودن به لیست اشتراک گذاری. از صفت طبقه بندی شده برای توصیف چیزی با لایه های زیاد استفاده کنید، چه از نظر فیزیکی (مانند لایه های پوست شما) یا از نظر اجتماعی (پادشاهی با پادشاه در بالا و دهقانان در پایین).
چگونه یک نمونه را طبقه بندی می کنید؟
برای ایجاد یک نمونه تصادفی طبقه بندی شده، هفت مرحله وجود دارد: (الف) تعریف جامعه. (ب) انتخاب طبقه بندی مربوطه؛ ج) فهرست کردن جمعیت؛ (د) فهرست بندی جمعیت بر اساس طبقه بندی انتخاب شده؛ (ه) انتخاب اندازه نمونه خود؛ (و) محاسبه یک طبقه بندی متناسب. و (ز) با استفاده از …