confused صفتی است که زمانی را توصیف می کند که کسی احساس کند نمی تواند به وضوح فکر کند; یا احساس سردرگمی می کند به عنوان مثال: او آنقدر گیج شده بود که دستورالعمل ها را خواند. گیج کننده صفتی است که به معنی چیزی گیج کننده یا گیج کننده است.
چگونه از Confused در جمله استفاده می کنید؟
مثال جمله گیج
- برای لحظه ای گیج به نظر رسید و سپس رویش را برگرداند. …
- سارا نیز گیج به نظر می رسید. …
- در صحبتش گیج شد و وسط حرفش ایستاد. …
- دارسی در حالی که با مهربانی لبخند می زد گیج به نظر می رسید. …
- ما فقط دو همبازی گیج بودیم. …
- کلمات او او را گیج کرد.
فعل گیج کردن چیست؟
سردرگمی. (گذرا، غیررسمی، عمدتاً ایالات متحده) برای گیج کردن، گیج کردن، یا گیج کردن.
کدام اصطلاح به معنای گیج شدن است؟
بی تعادل کردن کسی به معنای گیج کردن یا ناراحت کردن کسی برای مدت کوتاهی با گفتن یا انجام کاری که انتظارش را ندارد. (لغت نامه کمبریج) همچنین می توانیم بگوییم که کسی با چیزی از تعادل خارج می شود.
چگونه کسی را که گیج شده است توصیف می کنید؟
برای توصیف فردی که کاملاً گیج یا گیج شده است از صفت perplexed استفاده کنید. اگر تا به حال برای امتحان اشتباه درس خوانده اید و از امتحانی که پیش روی شماست متعجب و گیج شده اید، گیج شده اید. یک نوع گیج شده خاص وجود داردحالت چهره که همراه با کلمه گیج است.