نظریه وابستگی، رویکردی برای درک توسعه نیافتگی اقتصادی که بر محدودیتهای فرضی تحمیلشده توسط نظم سیاسی و اقتصادی جهانی تأکید میکند. بر اساس نظریه وابستگی، توسعه نیافتگی عمدتاً ناشی از موقعیت پیرامونی کشورهای آسیب دیده در اقتصاد جهانی است.
آندره گاندر فرانک چگونه توسعه نیافتگی را توضیح می دهد؟
عقاید فرانک در مورد توسعه نیافتگی
در مطالعه او درباره تاریخ سرچشمه گرفت، که او آن را برای درک مسائل توسعه ضروری می دانست. … او گفت که این دیدگاه، که در آن کشورهای توسعه نیافته در مرحله ای از تاریخ هستند که کشورهای توسعه یافته مدت ها پیش از آن عبور کرده اند، ناآگاهانه است.
نظریه وابستگی چه استدلالی دارد؟
نظریهپردازان وابستگی استدلال میکنند که سیستمهای اقتصادی و سیاسی ملی و بینالمللی موجود عامل موقعیتهای ناعادلانه آنها است. آنها خواستار تغییر سیستمی برای حل مشکلات هستند. آنها خواهان تغییر ناگهانی، غیرخطی و اساسی هستند. آنها به جای تایید و پذیرش ثبات، خواستار تغییرات بنیادی هستند.
آیا وابستگی مفهومی مفید در تحلیل توسعه نیافتگی است؟
بسیاری از نتیجه گیری های آن در مورد تأثیر وابستگی به توسعه ممکن است در موارد خاص اعمال شود، اما نمی توان آنها را تعمیم داد، و به عنوان یک ابزار تحلیلی، "وابستگی" برای تحلیل مفید توسعه نیافتگی مفید نیست..
چیآیا ضعف نظریه وابستگی است؟
ضعف اصلی تئوری وابستگی در توضیح منشأ توسعه نیافتگی نهفته است. به عبارت دیگر، رابطه بین توسعه نیافتگی و وابستگی به صورت دایره ای تبیین می شود.