(ب) چرا سوامی احساس کرد که مشکل بسیار پیچیده است؟ پاسخ: سوامیناتان به این مجموع خیره شد و خیره شد، و هر بار که آن را می خواند، به نظر می رسید که معنای جدیدی پیدا می کند - سوامی قادر به درک معنای مجموعنبود.
چرا سوامی نمی توانست پاسخ دهد کریشنا چقدر برای انبه می پردازد؟
از آنجایی که پدرش از رسیدن یا نارس بودن انبه ها به او خودداری کرد، سوامی احساس کرد که نمی تواند قیمت مناسب انبه را تعیین کند. بازار تنها جایی است که پدرش میتوانست از قیمت انبه مطلع شود.
چرا سوامی پس از حل این مجموع به گریه افتاد؟
سرانجام با ساده کردن مقادیر، او متوجه شد که شش آناس کریشنا بود که باید پرداخت کند وگریه کرد و معتقد بود که بالاخره جواب را پیدا کرده است و کریشنا نیز برای چهار انبه مبلغ زیادی - شش آنا - پرداخت کرده است. او معتقد بود که راما با فروش به قیمت بالا، کریشنا را فریب داده است. بنابراین، او به گریه افتاد.
سوامیناتان در چه موقعیتی گیج شده بود؟
چرا گیج بود؟ پاسخ: سوامی مبلغی توسط پدرش به او داده شد تا رویکار کند. هرچقدر هم که به مجموع خیره شد، نتوانست پاسخ آن را بیابد. او گیج شده بود زیرا هر بار که به جمع نگاه می کرد، به نظر می رسید که معنای جدیدی پیدا می کند.
چه چیزی سوامی را ناراضی کرد و چرا؟
سوامی ناراضی بود چون دادگاهبسته بودند که به این معنی بود که پدرش در طول ظهر به خانه می رفت. او میخواست پدرش از فعالیتهای او و بازی با دوستانش به نامهای رجم و مانی چشمپوشی کند. پدرش از او میخواست که همیشه بخواند و هر کاری را که از او خواسته بود دنبال کند.