به گفته دریدا، معنای علامت همیشه جدا است، همیشه بدون هیچ لنگری - خلأ بین سوژه و آنچه او می خواهد بیان کند. … دریدا استنباط کرد که هر علامت دو کارکرد را انجام می دهد: «متفاوت» و «به تعویق انداختن». در حالی که یکی مکانی است، دیگری زمانی است.
دریدا در مورد نشانه ساختار و بازی چه می گوید؟
دریدا استدلال می کند که مرکز بازی ساختار را محدود می کند. در فرآیند دلالت، علامت دریدا همیشه "فهمیده و تعیین شده" بوده است. بنابراین، دو راه برای پاک کردن تفاوت بین دال و مدلول وجود دارد.
دریدا چگونه تجزیه و تحلیل می کند؟
دریدا با ساختارگرایی سروکار دارد، نوعی تحلیل که عناصر فردی زبان و فرهنگ را در ساختارهای بزرگتر می فهمد. نمونههای کهنالگوی ساختارگرایی از فردیناند دو سوسور میآیند، او استدلال میکرد که واجها از طریق روابطشان با یکدیگر «ارزش زبانی» پیدا میکنند.
دریدا چگونه نشانه ساختار و بازی را در گفتمان علوم انسانی توضیح می دهد؟
دریدا توضیح می دهد که مفهوم ساختار به قدمت مفهوم معرفت است، اما هرگز مورد بحث قرار نگرفته است. … سپس دریدا انتخاب می کند که مرکز را «دال استعلایی» بنامد. در نهایت، او ماهیت مرکز را ارائه می دهد که با محدود کردن بازی، تسلط بر اضطرابی است که بازی آزاد منجر به آن می شود.
کدام مفهوم توسطدریدا؟
تلقی لوگومرکزی از حقیقت و واقعیت به مثابه زبان بیرونی موجود، به نوبه خود از تعصبی عمیق در فلسفه غرب ناشی می شود، که دریدا آن را به عنوان
«متافیزیک حضور» توصیف می کند. این تمایل به درک مفاهیم اساسی فلسفی مانند حقیقت، واقعیت و هستی بر حسب … است.