مادام شچتر، زن میانسالی که با پسر ده سالهاش در قطار است، به زودی تحت رفتار ظالمانهای که یهودیان با آن روبهرو میشوند، میشکند. در شب سوم، او شروع به فریاد زدن می کند که در تاریکی بیرون ماشین آتش می بیند.
چرا خانم شاختر دیوانه بود؟
چرا خانم شاختر دیوانه شده است؟ او از شوهر و دو پسر بزرگترش جدا شده بود. آنها به طور تصادفی اخراج شدند.
چرا مادام شاختر ناله می کرد و فریاد می زد؟
اگر کسی ناپدید شود، همه آنها "مثل سگ" تیرباران خواهند شد. در نیمه های شب، زنی به نام خانم شاختر شروع به ناله کردن، گریه و فریاد زدن می کند زیرا از شوهرش جدا شده است. سرانجام، او شروع به فریاد زدن می کند که آتش می بیند، آتشی وحشتناک.
چرا خانم شاختر در ماشین گاو فریاد می زند چرا بعداً ساکت و گوشه گیر می شود؟
چرا بعداً ساکت و گوشه گیر می شود؟ مادام شاختر را فریاد می زند، زیرا او در حال توهم زدن آتش سوزی عظیمی در خارج از واگن قطار است. افرادی که در واگن قطار بودند دیگر نمی توانند صدای فریاد زنان را تحمل کنند، چند مرد او را مجبور کردند که بنشیند و دهانش را ببندند تا اینکه ساکت شد.
مشکل خانم شاختر چیست؟
او زن میانسالی است که پس از جدا شدن از شوهرش و سوار شدن در ماشین گاو به سمت آشویتس دیوانه می شود. در تمام شب های طولانی در قطار، او سفر یهودیان زندانی را با فریاد و هیاهو درباره آتش و شعله های آتش نقطه گذاری می کند، هشدار و التماس یهودیان برای دیدن آتش.