1. فرم یا شکل دادن; تشکیل؛ شکل دادن 2. مربوط به شکل گیری یا رشد: سال های شکل گیری کودک.
کلمه دیگر برای پایه چیست؟
در این صفحه میتوانید 16 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژههای مرتبط برای بنیادی را پیدا کنید، مانند: بنیادی، اساسی، اولیه، متافیزیک، زیربنایی، هرمنوتیک، هرمنوتیک تثلیثی، هرمنوتیکی، الهیاتی و تومیستی.
متضاد شکل دهنده چیست؟
▲ (غیرسازنده) برخلاف تحولات بعدی که به شدت تأثیرگذار است. غیر سازنده غیر مولد غیرمولد.
کلمه دیگری برای ارزشیابی تکوینی چیست؟
ارزیابی تکوینی به عنوان ارزیابی آموزشی، ارزشیابی کلاس درس یا ارزشیابی برای یادگیری نیز شناخته می شود.
مترادف سازنده چیست؟
در این صفحه میتوانید 14 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژههای مرتبط برای شکلدهنده را پیدا کنید، مانند: توسعه، تأثیرپذیر، قالبپذیر، نوجوان، انعطافپذیر، خلاق، پلاستیک ، انعطاف پذیر، مخرب، غیر تاثیرگذار و شکل دهنده.