«برگرد و به حزقیا، رهبر قوم من بگو: «خداوند، خدای پدرت داود، چنین میگوید: دعای تو را شنیدم و اشکهای تو را دیدم. تو را شفا خواهد داد.در روز سوم از این به بعد به معبد خداوند خواهی رفت و پانزده سال به زندگی تو خواهم افزود.
حزقیا چگونه خدا را خشنود کرد؟
حزقیا با غیرت شروع به درست کردن اوضاع کرد. ابتدا معبد اورشلیم را بازگشایی کرد. سپس ظروف معبد را که هتک حرمت شده بودند تقدیس کرد. او کاهنیت لاوی را احیا کرد، عبادت مناسب را احیا کرد و عید پسح را به عنوان یک جشن ملی بازگرداند.
بیماری حزقیا چه بود؟
حزقیا یک کورک بالقوه کشنده داشت که نشان می دهد او طاعون بوبونیک داشته است. این همچنین ارتش آشوری را که اورشلیم را تهدید می کرد، نابود کرد. پادشاه بهبودی معجزه آسا پیدا کرد.
وقتی حزقیا نامه ای از رسولی که دعا کرده بود دریافت کرد؟
حزقیا نامه را از رسولان دریافت کرد و آن را خواند. سپس به معبد خداوند رفت و آن را در حضور خداوند پهن کرد. و حزقیا به خداوند دعا کرد: ای خداوند، خدای اسرائیل که در میان کروبیان بر تخت نشسته ای، تو تنها خدایی بر تمامی پادشاهی های زمین هستی. تو آسمان و زمین را آفریده ای.
آیا خدا حزقیا را شفا داد؟
حزقیا می دانست که قرار است شفا یابد. در پایان سه روز حزقیا به معبد رفت و خدا را برای شفای او ستایش کرد. وحزقیا پانزده سال دیگر بر روی زمین زندگی کرد.