فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، re·lo·cat·ed، re·lo·cat·ing. تغییر محل سکونت یا محل کار؛ حرکت: سال آینده ممکن است به دنور نقل مکان کنیم.
آیا مکان یابی مجدد است یا جابجایی؟
وقتی به relocation نگاه می کنید متوجه کلمه locate می شوید که از کلمه لاتین locus به معنای "مکان" آمده است. سپس به پسوندها نگاه کنید - re- به معنای "دوباره" و -ion به معنای "عمل کردن" است. وقتی همه را کنار هم بگذارید، جابجایی به معنای "عمل قرار دادن دوباره" است. اگر به نقل مکان خود اشاره می کنید، در حال توصیف قرار دادن … هستید
چگونه از relocate در جمله استفاده می کنید؟
نمونههایی از نقل مکان در یک جمله
او برای شغل جدیدش به لس آنجلس نقل مکان کرد. چگونه می توانیم مشاغل بیشتری را متقاعد کنیم که به این شهر نقل مکان کنند؟ این شرکت تصمیم گرفت دفتر مرکزی خود را تغییر دهد.
کدام واژه واژگانی با relocate می آید؟
جابهجایی
- budge,
- دررفتگی،
- جابهجایی،
- اختلال،
- حرکت،
- حذف،
- تغییر موقعیت،
- shift،
کلمه جابجا شده چیست؟
به تغییر موقعیت نسبی، ترتیب، یا دنباله از; باعث تغییر مکان؛ interchange: برای جابجایی حروف سوم و چهارم یک کلمه. برای انتقال یا حمل و نقل.