2024 نویسنده: Elizabeth Oswald | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-13 00:06
صفت، slov·en·li·er، slov·en·li·est. ظاهر یا عادات نامرتب یا ناپاک. مشخصه یک اسلوون; slipshod: شلوغ کار.
معنای کلمه slovenly چیست؟
1a: بی نظم به خصوص در ظاهر شخصی. ب: با تنبلی لغزش در اندیشه. 2: مشخصه یک عادات شلخته. کلمات دیگر از slovenly مترادف و متضاد جملات نمونه بیشتر درباره slovenly بیشتر بدانید.
آیا شلخته کلمه بدی است؟
slovenly افزودن به لیست اشتراک گذاری. اسلوونلی همان چیزی است که عمه بزرگت مهیتابل ممکن است تو را صدا بزند، اگر بدون کراوات به چای نوش جان کنی. این به معنای "به هم ریخته یا نامرتب" است، اما کلمه ای است که احتمالاً آن را نخواهید شنید که افراد نامرتب یا نامرتب استفاده می کنند.
چگونه از کلمه slovenly استفاده می کنید؟
Slovenly در یک جمله ?
- لباس نازک این مرد نتیجه یک ماه بی خانمان بودن او بود.
- از آنجایی که جان یک احتکار حیوانات خانگی است و بیش از بیست گربه دارد، جای تعجب نیست که او در خانه ای شلخته زندگی می کند.
- در مجموعه انیمیشنی، کودک تیره و شلخته همیشه پفکی از خاک دنبالش می شود.
دو مترادف برای slovenly چیست؟
مترادف برای slovenly
- bedraggled.
- بی خیال.
- dingy.
- ژولیده.
- بی نظمی.
- دودی.
- frowzy.
- frumpy.
توصیه شده:
آیا کلمه ای به نام woesome وجود دارد؟
صفت. پر از، با مشخصه، یا برانگیختن وای; غم انگیز وحشتناک، وحشتناک؛ (در استفاده ضعیف) غمگین، بدبخت. Wesome به چه معناست؟ صفت. بیان یا با اندوه . آوردن یا ایجاد بدبختی. 3. رقت انگیز; بدبخت. آیا Relatability یک کلمه واقعی است؟ معنای همبستگی در انگلیسی.
آیا کلمه ای به نام شجاعت وجود دارد؟
adj. داشتن یا مشخصه با شجاعت؛ شجاع. مترادف ها را در brave ببینید. تبلیغ شجاعانه شجاعت به چه معناست؟ تعریف شجاعت. کیفیتی از روح که شما را قادر می سازد با خطر یا درد بدون نشان دادن ترس روبرو شوید. مترادف: شجاعت، شجاعت، شجاعت. متضاد: ترسو، ترسو.
آیا کلمه ای به نام استبداد وجود دارد؟
داشتن و اعمال قدرت و کنترل کامل سیاسی: مطلق، مطلقه، خودسر، خودکامه، خودکامه، خودکامه، استبداد، دیکتاتور، تک سالار، تمامیت خواه، مستبد، مستبد، مستبد. چگونه از استبداد در جمله استفاده می کنید؟ خودکامگی در یک جمله به طور رسمی در زمان استبداد، در سال 1736 افتتاح شد.
آیا کلمه ای به نام تحسین وجود دارد؟
Condescending معمولاً به عنوان صفتاستفاده می شود، اما همچنین زمان استمراری (شکل -ing) فعل condescend است که معمولاً به معنای عمل به این روش است. عمل انجام این کار را اغماض می نامند. اگر کسی متواضع باشد به چه معناست؟ رفتار تحقیرآمیز داشتن یا نشان دادن احساس برتری حمایتی است.
آیا کلمه ای به نام تلاقی وجود دارد؟
فعل (به کار می رود با مفعول)، inter·spersed، inter·spers·ing. اینجا پراکنده شدن و آنجا یا قرار دادن در فواصل در میان چیزهای دیگر: پراکندگی گلها در میان بوته ها. جمله interspersed به چه معناست؟ 1: برای درج در فواصل زمانی در میان چیزهای دیگر که نقاشیها را در سراسر متن پراکنده میکنند.