پدیدارگرایی دیدگاهی است که نمی توان به طور موجه گفت که اشیاء فیزیکی به خودی خود وجود دارند، بلکه فقط به عنوان پدیده های ادراکی یا محرک های حسی واقع در زمان و مکان هستند. به طور خاص، برخی از اشکال پدیدارگرایی، صحبت درباره اشیاء فیزیکی در دنیای بیرون را به صحبت در مورد دستههایی از دادههای حسی کاهش میدهد.
پدیدارگرایی در فلسفه به چه معناست؟
پدیدارگرایی، نظریه فلسفی ادراک و جهان خارج. اصل اساسی آن این است که گزارههای مربوط به اشیاء مادی به گزارههای مربوط به محسوسات بالفعل و ممکن، یا دادههای حسی یا ظواهر قابل تقلیل هستند.
دکترین پدیدارگرایی چیست؟
پدیدارگرایی. آموزه ای که به درستی به عنوان «پدیدارگرایی» شناخته می شود، از استدلال های شکاکانه علیه نظریه نمایندگی ادراک رشد می کند. به نظر میرسد که این نظریه نشان می دهد که یا حداقل پیامد ناخواسته ای دارد که اشیاء مادی غیرقابل درک هستند.
تفاوت بین پدیدارشناسی و پدیدارگرایی چیست؟
در فلسفه، تفاوت بین پدیدارشناسی و پدیدارگرایی. این است که پدیدارشناسی (فلسفه) جنبشی بر این اساس است که در حدود سال 1905 به وجود آمد در حالی که پدیدارگرایی(فلسفه) آموزه ای است که اشیاء فیزیکی فقط به عنوان پدیده های ادراکی وجود دارند] یا حسی [محرک]. | محرک.
از معرفت شناسی چه می فهمی؟
معرفت شناسی نظریه معرفت است. این درگیر رابطه ذهن با واقعیت است. … مستلزم در نظر گرفتن راههای روانشناختی مختلف به دانش، از جمله فرآیندهای مختلف استدلال - منطقی و علمی - درونبینی، ادراک، حافظه، شهادت و شهود است.