مجموعه ای از فعالیت ها یا رویه های مرسوم یا تغییرناپذیر و اغلب به صورت مکانیکی انجام می شود: یک روال کارهای خانه. به مترادف در روش مراجعه کنید. ب انجام چنین فعالیتها یا رویههایی: «روال باعث رکود شده بود» (گری ویلز).
روتینیست چیست؟
(ruːˈtiːnɪst) اسم. کسی که طبق روال زندگی می کند.
صفت روتین چیست؟
روال. طبق روال تعیین شده معمولی; معمولی. معمولی که هیچ چیز آن را از بقیه متمایز نمی کند.
آیا قرنطینه یک کلمه است؟
یکی که قرنطینه می کند. یکی که قرنطینه شده است.
کلمه دیگر به طور معمول چیست؟
در این صفحه می توانید 18 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و کلمات مرتبط را برای به طور معمول پیدا کنید، مانند: به طور معمول، معمولاً، به طور منظم، به طور کلی، سیستماتیک، دقیق، پیوسته به طور معمول، معمولاً، مکرر و به طور طبیعی.