به هر نحوی; اصلا. تعریف هر چه هست. … نمونه ای از هر چیزی که به عنوان صفت استفاده می شود در عبارت "بدون هیچ تصمیمی" است که به این معنی است که هیچ تصمیمی گرفته نشده است.
یعنی چی؟
تعریف هر چیزی. صفت یک یا چند یا همه یا همه بدون مشخصات. مترادف "هیچ شیری باقی نمی ماند": هر، هر چه باشد.
چگونه از هر چیزی استفاده می کنید؟
بعد از یک عبارت منفی برای تأکید بر ایده ای که بیان می شود استفاده می شود:
- او هیچ احترامی برای اقتدار قائل نیست.
- صادقانه می توانم بگویم که هیچ علاقه ای به خانواده سلطنتی بریتانیا ندارم.
- هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد این در واقع چنین است.
چگونه از هر چیزی در جمله استفاده می کنید؟
نمونه هایی از "هرچه" در یک جمله به هر حال
- نه در حالی که فکر می کرد آنها می توانند هیچ کمکی داشته باشند. …
- معلوم شد که او هیچ علاقه ای به عکاسی از من ندارد. …
- تا آن زمان او به هیچ وجه صحبت نمی کرد و هیچ نشانه ای از انیمیشن نشان نمی داد.
این کلمه از کجا آمده است؟
whatsoever (ضمیمه)
"از هر ماهیت، نوع یا نوع،" اواسط قرن سیزدهم، quat-so-euere، از هر چیزی که "هر چیزی" (ج. 1200؛ ببینید چه)، اشاره تاکیدی به چیزها، + همیشه. دو برابر فشرده از چه. به عنوان یک صفت از اواسط دهه 15.