فعل (مورد استفاده با مفعول)، ag·grieved، ag·griev·ing. ظلم کردن یا ظلم شدید; با بی عدالتی زخمی کنید.
آیا کلمه ای به عنوان رنجیده وجود دارد؟
متجاوز، آزرده یا مجروح شده: او احساس می کرد که آزرده خاطر شده است. قانون. محروم از حقوق یا مطالبات قانونی مشکل دار؛ نگران؛ مختل؛ ناراضی.
Aggrievedly به چه معناست؟
1: در روحیه مشکل یا مضطر. 2الف: از نقض یا انکار حقوق قانونی گروه های اقلیت آسیب دیده رنج می برند. ب: نشان دادن یا ابراز اندوه، جراحت، یا توهین به درخواست آسیب دیده.
آزار به چه معناست؟
فعل متعدی. 1: درد یا دردسر دادن به: پریشانی. 2: صدمه زدن به جملات مثالی مترادف مناسب را انتخاب کنید درباره aggrieve بیشتر بدانید.
چگونه از Agrieve استفاده می کنید؟
آزار در یک جمله ?
- اگر پسر به مادرم توهین کند و به مسخره کردن و مسخره کردن من ادامه دهد، ثابت می کند که می داند چگونه مرا عصبانی کند.
- مجبور به تحمل بیست سال خدمت برای جنایتی که مرتکب نشده است، مرد بی گناه را برای همیشه آزار می دهد.