فعل متعدی. 1: برای بیدار شدن از خواب از خواب عمیقبا صدای بلند برانگیخته شد. 2: برانگیختن به عمل یا آمادگی بدنی برای فعالیت: برانگیختن کتابی که بحث برانگیخته است. 3: برانگیختن (کسی) از نظر جنسی: ایجاد تحریک جنسی در (فردی) …
برانگیختگی برای یک زن چه حسی دارد؟
بسیاری از زنان تا زمانی که به اندازه کافی برای برانگیختگی تحریک نشده باشند، احساس میل نمی کنند. از نظر فیزیکی، یک زن که از نظر جنسی برانگیخته شده است، این احساس را دارد: هیجان و فلات. ناحیه تناسلی "پر" احساس می شود زیرا خون رگ های خونی در لگن، فرج و کلیتوریس را پر می کند.
چگونه از برانگیختگی در جمله استفاده می کنید؟
مثال جمله برانگیختن
- یک لمس گرم شروع به بیدار کردن دین کرد. …
- اما تنها کاری که او انجام داد این بود که جاش را برانگیخت. …
- در مهمانی خواب، دخترها سعی می کردند دوستان خفته خود را تحریک نکنند. …
- با ضربه زدن روی شیشه حیوانات را در نمایشگاه های باغ وحش بیدار نکنید.
چگونه می توانم برانگیخته شوم؟
بر پیشبازی بیشتر اصرار کنید: از آنجایی که زنان بیشتر از مردان به ارگاسم نیاز دارند، زنانی که با مردان رابطه جنسی دارند ممکن است برای احساس برانگیختگی به پیش بازی بیشتری نیاز داشته باشند. از شناخت بدن خود لذت ببرید: با گذشت زمان، این می تواند برانگیختگی را افزایش دهد.
یعنی چی منو تحریک میکنی؟
1. آ. (کسی) را فعال، توجه یا هیجان زده کند: گزارش آنها را برانگیخت تا اقدامی انجام دهند. توهین او را عصبانی کرد.