feted یا fêted; جشن گرفتن یا جشن گرفتن تعریف fete (مدخل 2 از 2) فعل متعدی. 1: برای گرامیداشت یا گرامیداشت با یک جشن. 2: به او افتخار بزرگی بدهیم.
مترادف feted چیست؟
بدنام شده، تهمت زده شد. (یا افترا خورده)، بدگویی شده، تهمت زده شده است.
آیا وصیت کردن یک کلمه Scrabble است؟
بله، feting در فرهنگ لغت دستمالی موجود است.
feted بسیار به چه معناست؟
تمجید یا استقبال عمومی از کسی به دلیل دستاوردهایش: او مورد تحسین تماشاگران هم در کشور خود و هم در خارج از کشور قرار گرفت. مترادف. جشن گرفتن. تمجید و تشویق.
Fating یعنی چه؟
فعل. 1. 1. سرنوشت به عنوان برای تعیین نتیجه یک موقعیت تعریف می شود. یک نمونه از سرنوشت سازی این است که بوکسوری عمداً در مسابقه بوکس باخت.