مراسم با دقت; به طور رسمی یا دقیق: او با نمایشی تشریفاتی دوستی از رقیب خود استقبال کرد. مربوط به مراسم، مشخص شده یا متشکل از مراسم؛ رسمی: یک پذیرایی تشریفاتی.
تشریفات به چه معناست؟
1: اختصاص به فرم ها و مراسم تشریفات درباریان. 2: از، مربوط به، یا تشکیل یک مراسم به مناسبت تشریفاتی. 3: با توجه به استفاده رسمی یا رویههای تجویز شده، ادب سرد و تشریفاتی او - جین آستین. 4: با مراسم یک راهپیمایی تشریفاتی مشخص شد.
شکل اسم تشریفاتی چیست؟
مراسم، قیدمراسم، اسم.
چگونه از تشریفات در جمله استفاده می کنید؟
مثال جمله تشریفاتی
- وقتی فیتزجرالد به طور تشریفاتی جعبه را باز کرد، همه نزدیکتر شدند. …
- بوردو آرنجش را در دست گرفت و با تشریفات او را به سمت واگن برد. …
- سهشنبهی بزرگ، Mardi gras فرانسوی، "سهشنبه چاق" نامیده میشود، که کنایه از گاو چاق است که به طور تشریفاتی در خیابانها رژه میرود.
چه نوع کلمه تشریفاتی است؟
cer·e·mon·ni·ous
adj. 1. به شدت به مراسم، مناسک، یا آداب احترام می گذارند یا به آن پایبند هستند; نکتهسنجی: «بر روی سینیهای نقرهای توسط پیشخدمتهای تشریفاتی خسته از جهان» (فایننشال تایمز).