آنچه کسر می شود. قسمت برداشته شده؛ کاهش; مانند کسر از درآمد ناخالص در رسیدن به درآمد خالص برای اهداف مالیاتی. در قانون مدنی، حصه یا چیزی که وارث حق دارد قبل از وقوع هر تقسیمی، از جرم وراثت بگیرد.
استنتاج به چه معناست؟
فعل متعدی. 1: برای تعیین با استدلال یا استنباط سن مصنوعات باستانیاو از خز چسبیده به لباسش استنباط کرد که او صاحب گربه است. به طور خاص، فلسفه: استنتاج (نگاه کنید به استنباط معنای 1) از یک اصل کلی. 2: برای ردیابی سیر نسب آنها.
مثال استنباط چیست؟
استنباط به این صورت تعریف می شود که با منطق یا با کنار هم قرار دادن قطعات اطلاعات به پاسخی دست پیدا کنید. یک مثال برای استنباط زمانی است که پلیس با مشاهده اطلاعاتی که به دست می آورد، متوجه می شود قاتل کیست. رسیدن به (نتیجه) با استدلال. برای استنباط از یک اصل کلی؛ دلیل قیاسی.
اگر چیزی استنباط کنید نتیجه کدام است؟
اگر چیزی را استنباط کنید یا استنباط کنید که چیزی درست است، به این نتیجه می رسید به دلیل چیزهای دیگری که می دانید درست است.
استنباط به معنای مترادف چیست؟
برخی از مترادف های رایج استنباط عبارتند از نتیجه گیری، جمع آوری، استنتاج و قضاوت. در حالی که همه این کلمات به معنای "رسیدن به یک نتیجه ذهنی" است، استنباط اغلب به استنباط معنای خاص می افزاید.استخراج یک استنتاج خاص از یک تعمیم. انکار کردیم که بتوانیم از مرگ و میر انسان چیز مهمی استنباط کنیم.