فعل متعدی. 1: برای رسیدن به یک مسئله موفق: تکمیل، انجام تکلیف. 2: به اجرا گذاشتن اجرای یک طرح. 3: برای ادامه به نقطه پایان یا توقف.
کلمه دیگر برای انجام چیست؟
مترادف جایگزین برای "اجرا کردن":
carry through; انجام دادن اجرا کردن؛ عمل؛ برآورده کردن برآورده کردن کامل؛ پایان؛ اثر مؤثر کردن برپایی. چیزی را تا اخر دنبال کردن؛ پیگیری؛ دنبال کردن؛ پیاده سازی؛ قرار دادن عبور کنید.
فعل عبارتی انجام دادن چیست؟
برای انجام یا تکمیل کاری، به خصوص اینکه گفته اید انجام می دهید یا به شما گفته شده است انجام دهید: دکتر کارتر در حال انجام تحقیقات در مورد هنر اولیه مسیحیت است.
چه واژه ای به معنای انجام وظایف است؟
انجام، دستیابی، انجام دادن، کامل کردن، تخلیه، اثر، اجرا، تحقق، اجرا، اجرا، تحقق.
اجرای یا اجرای صحیح کدام است؟
carry-out به چه معناست؟ Carry-out (یا حمل و نقل) به غذا یا نوشیدنی هایی اطلاق می شود که از یک رستوران یا مکان دیگری برای مصرف در جای دیگر، معمولاً در خانه، برداشت می شود. همچنین میتواند به محلی که آن را دریافت میکنید اشاره داشته باشد، اگرچه کمتر رایج است، مگر اینکه به عنوان صفت استفاده شود، مانند مکان حمل یا سرویس انجام.