adj. بریدگی نامنظم، دندانه دار یا فرورفته: برگها فرسایش می یابند. [از لاتین ērōsus، فعل ماضی ērōdere، به gnaw off; رجوع به فرسایش شود.]
آیا کلمه ای به نام اسکچلی وجود دارد؟
قید ناقص، تقریباً، ناقص، عجولانه، سرسری، تکه تکه، سرسری به نظر می رسد ایده ها به طور کلی توسعه یافته و تصاویر مبهم است.
آدم شیطون چیست؟
: بیش از حد درشت و دقیق: ظریف.
کلمه دیگری برای پریتسی چیست؟
در این صفحه می توانید 36 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژه های مرتبط برای prissy را پیدا کنید، مانند: efeminate، prim، finicky، fussy، sissified، prim and proper ، پرخاشگر، ژولیده، تنگ نظر، خفگی و گشاده فکر.
Eros به چه معناست؟
: نامنظم، به طور خاص ناهموار: داشتن حاشیه بریدگی نامنظم بر یک برگ رز.