2024 نویسنده: Elizabeth Oswald | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-13 00:06
فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، e·quiv·o·cat·ed,·quiv·o·cat·ing. برای استفاده از عبارات مبهم یا نامشخص، معمولاً برای اجتناب از تعهد یا به منظور گمراه کردن؛ prevaricate یا hedge: هنگامی که از نامزد مستقیماً در مورد موضع خود در مورد خلع سلاح سؤال می شود، فقط ابهام می کند.
آیا مبهم یک کلمه است؟
استفاده از یا عبارات مبهم ، به ویژه به منظور گمراه کردن یا پوشش دادن. حرف دو پهلو. عبارتی مبهم و مبهم؛ equivoque: سخنرانی با ابهامات مفصل مشخص شد.
کلمه دیگری برای ابهام کردن چیست؟
سوالات متداول درباره equivocate
برخی از مترادف های رایج equivocate عبارتند از fib، lie، p alter، و prevaricate. در حالی که همه این کلمات به معنای "نادرستی گفتن" است، اما مبهم به معنای استفاده از کلماتی است که بیش از یک معنا دارند، به طوری که به نظر می رسد چیزی را می گویند اما قصد دیگری را دارند.
کلمه Equivocated به چه معناست؟
فعل ناگذر. 1: برای استفاده اززبان مبهم به ویژه به قصد فریب دادن. 2: اجتناب از متعهد شدن به آنچه می گوید.
آیا Meana یک فعل است؟
فعل (با مفعول استفاده می شود)، معنی، معنی. در نظر گرفتن هدف یا نیت خود: می خواستم از کار شما تعریف کنم. برای مقصود، مقصد و غیره نیت كردن: برای یكدیگر مقصود بودند. قصد بیان یا نشان دادن: منظور شما از "لیبرال" چیست؟
توصیه شده:
آیا گیج کردن یک فعل است؟
فعل (مورد استفاده با مفعول)، stu·pe·fied، stu·pe·fy·ing. قرار دادن در یک حالتبا حساسیت کم یا بدون حساسیت. بی حس کردن دانشکده های; در حالت گیجی قرار دادن بیهوش کردن، مانند یک ماده مخدر، یک شوک، یا یک احساس قوی. آیا کیسه فرش فعل است؟ فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، car·pet·bagged، car·pet·bag·ging.
آیا غوغا کردن یک فعل است؟
فعل (مورد استفاده با مفعول)، gar·rot·ed، gar·rot·ing. برای اجرا توسط garrote. خفه کردن یا گاز دادن، به ویژه در جریان سرقت. Garroting به چه معناست؟ (ورودی 1 از 2) 1a: روشی برای اعدام با خفه کردن. ب: دستگاه مورد استفاده 2: وسیله ای (مانند سیمی با دسته ای در هر انتها) برای خفه کردن.
آیا جمع کردن یک فعل است؟
فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، hud·dled، hud·dling. برای جمع آوری یا جمع شدن در یک توده نزدیک. خم شدن، خم شدن، یا کنار هم کشیدن. … فعل (استفاده شده با مفعول)، hud·dled، hud·dling. Huddling چه نوع کلمه ای است؟ فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، hud·dled، hud·dling.
آیا بحث کردن یک فعل است؟
فعل (با یا بدون مفعول استفاده می شود)، de·cus·sat·ed، de·cus·sat·ing. برای عبور به شکل X; تقاطع. واژه Decussate به چه معناست؟ 1: عمل تلاقی (به عنوان رشته های عصبی) به ویژه به شکل X. 2: یک مسیر متقاطع از رشته های عصبی که از بین مراکز در طرف مقابل عبور می کند.
آیا فعل فعل است؟
فعل (مورد استفاده با مفعول)، فشرده، فشردن. فشار دادن به زور روی هم; فشرده سازی. آیا فشرده شدن یک کلمه است؟ به راحتی فشرده، فشرده، یا موارد مشابه. (یک شخص) مستعد ارعاب یا فشار، به ویژه با باج گیری. آیا انجماد فعل است یا اسم؟ فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، منجمد، منجمد، انجماد.