عالی تخریب یا آسیب، به ویژه در یک منطقه وسیع بمب باعث ویرانی گسترده شد.
آیا ویرانی می تواند یک اسم باشد؟
ویرانی noun [U] (DAMAGE)
آسیب و تخریب : اگر بیماری مجاز به گسترش باشد، باعث ویرانی گسترده خواهد شد.
آیا ویران یک اسم یا فعل است؟
فعل متعدی. 1: ویران کردن یا ویران کردن کشوری که در اثر جنگ ویران شده است با اقدامات خشونت آمیز. طوفان جزیره را ویران کرد. 2: کاهش دادن به هرج و مرج، بی نظمی یا درماندگی: غرق در غم و اندوه ویران شده است.
آیا ویرانگر یک اسم فعل یا صفت است؟
تمایل یا تهدید به ویران کردن: آتش سوزی ویرانگر. طنزآمیز، کنایه آمیز، یا تندخویانه به شیوه ای مؤثر: تصویری ویرانگر از جامعه.
آیا ویران شده می تواند یک فعل باشد؟
ویران کردن فعل [T] (DESTROY)