به طور ناگهانی بپیچید تا رگ به رگ شود
- او توانست خود را آزاد کند.
- وقتی پایین پرید یک آچار به مچ پایش داد.
- احساس کرد دو مرد چمدان را از دستش باز کردند.
- او ترک خانه را یک آچار واقعی یافت.
- او دستگیره را با آچار کشید.
- ترک نیویورک آچار وحشتناکی بود.
مثال آچار چیست؟
آچار به این صورت تعریف می شود که به طور ناگهانی با نیرو بپیچد یا تکان بخورد. یک مثال از آچار، پیاده شدن از حاشیه و پیچاندن مچ پا است. تعریف آچار ابزاری با فک است که برای نگه داشتن، چرخاندن یا چرخاندن استفاده می شود. نمونه ای از آچار چیزی است که کسی برای شل کردن و باز کردن پیچ و مهره استفاده می کند.
آچار نامیدن به چه معناست؟
احساس اگر می گویید که ترک کسی یا چیزی آچار است، از این بابت بسیار ناراحت می شوید.
چگونه از ابزارها در جمله استفاده می کنید؟
کار با یک ابزار
- همیشه ابزار مناسب را برای کار انتخاب کنید.
- این ابزار برای او بسیار مهم است.
- برش بتن یک ابزار برش فلز را کند می کند.
- حتی در شرکت های کوچک، رایانه ها یک ابزار ضروری هستند.
- این یک ابزار کوچک بسیار مفید است.
- او تناسب ابزار را در نظر نگرفت.
کشیدن آچار به چه معناست؟
اسم آچار (PULL)
[C معمولاً مفرد] پیچش یا کشیدن ناگهانی و خشن.