copped; مقابله تعریف پلیس (مدخل 2 از 4) فعل متعدی. 1 زبان عامیانه: برای به دست آوردن: گرفتن، همچنین ضبط: خرید. 2 اصطلاح عامیانه: دزدی، تند کشیدن.
کلمه copped آن به چه معناست؟
گرفتن غیرقانونی یا بدون اجازه; کش رفتن. فعل عبارتی: پلیس بیرون. اجتناب از انجام تعهد یا مسئولیت؛ renege: از دوستان من خارج شد. با رفع مشکل برطرف شد.
copped در استرالیا به چه معناست؟
در زبانی که مفسران فوتی (فوتبال استرالیا) استفاده می کنند، کلمه "copped" رایج است. به عنوان مثال، اگر بازیکنی با ضربه به سربخورد، مثلاً، ممکن است جمله "بازیکن X copped one" باشد.
معنای مبارزه با مواد مخدر چیست؟
پلیس به عنوان برای خرید مواد مخدر یا دستگیری یا سرقت تعریف می شود.
مقابله در زبان عامیانه به چه معناست؟
Slang. را نگاه کنید، بخوانید یا بررسی کنید، به منظور ارزیابی یا قدردانی. عبارات فعلی. محدوده، زبان عامیانه. نگاه کردن به یا بیش از معاینه کردن؛ بررسی کنید: یک نوازنده راک که تماشاگران را قبل از رفتن روی صحنه بررسی می کند.