sat·is·fi·a·ble adj. قابل ارضا شدن: نیازها و خواسته های ارضاکننده.
چه کلمه ای بهتر از رضایت بخش؟
کافی، بسیار خوب، قابل قبول، به اندازه کافی خوب، کافی، به اندازه کافی خوب، خوب، به ترتیب، تا ابتدا، تا نقطه، تا حد استاندارد، تا همتراز، شایسته، معقول، کاملاً خوب، منصفانه، مناسب، بد نیست، متوسط، قابل تحمل، قابل قبول، متوسط، متوسط. قابل ارائه مناسب، راحت.
خاموشی به چه معناست؟
تعریف قابل خاموش شدن. صفت قابل خاموش شدن یا کشته شدن. "آتش خاموش شدنی" "امید هم خاموش شدنی است"
Appeasable به چه معناست؟
فیلترها . قادر به آرام شدن یا آرام شدن. صفت.
آیا غیرقانونی کردن یک کلمه است؟
فعل (مورد استفاده با مفعول)، de·le·gal·ized، de·le·gal·iz·ing. برای لغو مجوز قانونی.