برخی از مترادف های رایج آشکار عبارتند از ظاهری، واضح، متمایز، آشکار، آشکار، ثبت اختراع، و ساده. در حالی که همه این کلمات به معنای "درک یا درک آسان" هستند، اما آشکارا به راحتی در کشف آن دلالت می کند که اغلب حاکی از آشکار بودن یا نیاز کمی به زیرکی در ناظر است.
مترادف باید چیست؟
داشتن (به)، باید، نیاز، باید (به)، باید.
کلمه ای برای اشاره به بدیهیات چیست؟
به عنوان یک اسم تا حدی توهین آمیز، "Captain واضح" را می توان برای کسی که همیشه چیزهای بدیهی را بیان می کند استفاده کرد. Prolixity را می توان برای توصیف کسی که بیش از حد می گوید استفاده کرد. علاوه بر این، Logorrhoea اصطلاحی است با معنایی مشابه با prolixity، اگرچه دوباره معنای اصلی آن به سادگی بیش از حد در مقابلاست.
واضح بودن به چه معناست؟
1: به راحتی کشف، دیده یا فهمیده شد. واضح بود که همه چیز درست نیست. او به دلایل واضح ماند. 2 باستانی: در راه بودن یا جلو بودن.
چگونه از کلمه واضح استفاده می کنید؟
مثال جمله بدیهی. او مداخله می کرد، اما به زودی مشخص شد که سارا تا زمانی که بقیه ننشینند، قرار نیست بنشیند. پاسخ به همان اندازه واضح بود که شرم آور بود. این بسیار واضح خواهد بود، حتی شما آن را خواهید دید.